ASTAN

هزار بار به نماینده بریتانیا اقرار کرده‌ام مشکلی با دادن فلسطین به یهودیان ندارم/
تضمين بنيانگذار عربستان سعودي به انگليس درباره تشكيل اسرائيل+سند

خبرگزاری فارس: یک سند تاریخی از چگونگی ارتباط سلطان عبدالعزیز بنیانگذار عربستان سعودی با انگلیس و نظر آنها درباره تشکیل دولت یهودی پرده برمی دارد.     
 

به گزارش فارس، اخیرا سندی تاریخی منتشر شده‌ که در آن خدمتگذاری ملک عبد العزیز، اولین پادشاه و بنیانگذار کشور عربستان سعودی به انگلیس و خیانت وی به فلسطین ثابت می‌شود.
 
در این سند که برای اولین بار در یکی از شماره‌های مجله کویتی العربی در شوال 1329 موافق با 1972 میلادی
منتشر شده، سلطان عبد العزیز با دست خط خود می‌نویسند:

«من سلطان عبد العزیز بن عبد الرحمن آل الفیصل آل سعود هزاران بار نزد "سر پرسی کوکس" نماینده بریتانیای کبیر اقرار و اعتراف کرده‌ام که مشکلی با دادن فلسطین به یهودیان بینوا یا حتی غیر یهودیان ندارم و در این‌باره هیچ‌گاه از فرمان آنها تا قیام قیامت تخطی نخواهم کرد.»
 

خبرگزاری فارس: برای اولین بار در چند سال گذشته‌ ، عکس گواهی فوت صدام دیکتاتور سابق عراق ، منتشر شد.

گواهی فوت صدام حسین
-------------------------------

به‌ گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در بغداد ، برای اولین بار در 5 سال گذشته‌ ، عکس گواهی فوت صدام حسین دیکتاتور سابق عراق در رسانه‌های این کشور منتشر شد.

پس از اعدام دیکتاتور مخلوع عراق در 6 دسامبر سال 2006 ، این برای اولین بار است که‌ سند گواهی فوت وی منتشر می شود.

این در حالی که‌ هنوز بسیاری از طرفداران حزب بعث مخلوع ،مرگ صدام را باور ندارند و معتقد هستند هنوز وی در قید حیات است.
 

                                                                                خبرگزاری فارس: زن در دادگاه خانواده گفت: شوهرم را با درخواست مهریه ممنوع‌الخروج کردم تا اجازه دهد هر بار که به دیدن خانواده‌ام در خارج از کشور می‌روم، فرزند 3 ساله‌ام را با خود ببرم.
 

به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبری فارس «توانا»، مردی با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست تقسیط مهریه زن خود را به قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه 268 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.

این مرد با اشاره به اینکه در حال حاضر با همسرم در زیر یک سقف زندگی می‌کنیم ولی به هیچ وجه با یکدیگر تفاهم نداریم، اظهار داشت: همسرم دکتر بوده و یک مطب نیز دارد؛ در حقیقت او پزشک است و همه را درمان می‌کند ولی هرگز روش زندگی درست را بلد نیست.

وی با بیان اینکه یک فرزند 3 ساله داریم، ادامه داد: همسرم بسیار خودخواه بوده و به هیچ کدام از حرف‌های روانپزشکی که هر هفته برای رفع مشکل به او مراجعه می‌کردیم، گوش نداده و تنها خود را قبول دارد.

زن جوان در دادگاه خانواده ونک حضور داشت و با اشاره به اینکه تمام مشکل شوهرم سر این مسئله است که به سفر خارج از کشور به همراه فرزندم نروم، افزود: شوهرم می‌داند که من وابستگی شدید به فرزندم دارم و بدون او هیچ جا نمی‌روم بنابراین از این راه برای نرفتن من استفاده کرده است.

وی در ادامه با بیان اینکه شوهرم نمایندگی ساعت دارد و از صبح تا شب به سر کار رفته و بیکار نیست، اظهار داشت: شوهرم انتظار دارد که من به او اجازه دهم که از کشور خارج شود ولی حاضر نیست که من به همراه فرزندم به سفر خارج از کشور بروم، بیان کرد: مهریه 500 سکه‌ای را به اجرا گذاشتم تا شوهرم نتواند از کشور خارج شود.

این زن در حضور قاضی این شعبه با بیان اینکه شوهرم به شکلی با من برخورد کرده که من نتوانم از کشور خارج شوم بنابراین من هم با مهریه او را ممنوع‌الخروج کردم، گفت: من طلاق نمی‌خواهم و تنها خواهان رفت و آمد به خارج از کشور هستم چرا که 25 سال در آمریکا زندگی کردم و پدر و مادرم نیز در آنجا هستند.

وی در ادامه با اشاره به اینکه تمام ناراحتی شوهرم به دلیل این است که من با فرزندم به سفر خارج از کشور نروم، اظهار داشت: اصل حرف من این است که یا 3 نفرمان با یکدیگر به سفر برویم یا من به همراه فرزندم آزادانه رفت و آمد کنم و اگر از این وضع ناراضی است، خودش نیز به سفر نرود.

زن بار دیگر در مقابل قاضی عموزادی با بیان اینکه شوهرم به من اعتمادی ندارد و زمانی که این اعتماد از سوی او نیست چرا من اعتماد کنم، عنوان کرد: طلا و وسایلی که شوهرم برای من تهیه کرده هنوز در خانه مادر شوهرم است و او حتی حاضر نشده که هدیه مرا بدهد، در حقیقت شوهرم از همه نظر با من اختلاف دارد.

مرد در برابر رئیس شعبه 268 مجتمع قضایی خانواده ونک بیان کرد: همسرم طی رفت و آمد ما به روانپزشک هیچ‌گاه در خصوص مشکلات زندگیمان گذشت نکرد و دائم می‌خواست حرف خود را به کرسی بنشاند و این اصل اختلاف ماست.

زن در ادامه با اشاره به اینکه شوهرم به مدت یک ماه است که خانه را ترک کرده است و من متوجه شدم که او خواهان سفر به خارج از ایران است، افزود: من مجبور بودم که شوهرم را با گذاشتن اجرا مهریه ممنوع‌الخروج کنم.

مرد خطاب به زن در دادگاه خانواده عنوان کرد: همسرم آبروی مرا برده است و زمانی که خواهان رفتن به سفر بودم به دلیل ممنوع‌الخروج شدن در مقابل تمام اقوامم آبرویم رفته است و همسرم اصلاً به آبروی من فکر نکرده است.

زن در ادامه با بیان اینکه حدود 5 سال از زندگی مشترکمان می‌گذرد و من بیشتر از هر کسی شوهرم را می‌شناسم، اظهار داشت: شوهرم آنقدر ممنوع‌الخروجی، برایش اهمیت دارد که حتی بحث طلاق را پیش می‌کشد.

وی با اشاره به اینکه پدر شوهرم مدیرعامل یک شرکت است و می‌تواند پشتیبان مالی برای پرداخت مهریه‌ام باشد، گفت: شوهرم در یک شرکت 25 درصد سهام دارد همچنین وضع مالی خوبی برای پرداخت مهریه‌ام دارد.

زن در ادامه با بیان اینکه درست است که یک سال تمام به روانپزشک مراجعه می‌کردیم ولی من شوهرم را بهتر از روانپزشک می‌شناسم، بنابراین روانپزشک در تحکیم خانواده ما نقشی ندارد، اظهار داشت: من یک پزشک هستم و 25 سال خارج از کشور زندگی کردم و رفت و آمدم زیاد بود ولی هر بار برگشتم،‌پس چرا او به من اعتماد ندارد؟

مرد در ادامه با بیان اینکه نمی‌توانم مهریه همسرم را بپردازم، گفت: درخواست تقسیط مهریه همسرم را دارم و اگر به این رفتارش ادامه دهد از او جدا می‌شوم؛ در واقع من او را آزاد گذاشته‌ام که هر جایی که می‌خواهد برود ولی فرزندم را به همراه خود نبرد.

وی در خصوص نحوه آشنایی خود با همسرش بیان کرد: پدر من و پدرزنم با یکدیگر در انگلیس همکار بودند و ما طی یک آشنایی کوتاه توسط پدرمان با یکدیگر ازدواج کردیم ولی کاش هیچ گاه چنین آشنایی نبود که منجر به ازدواج شود.

قاضی عموزادی بعد از شنیدن اظهارات طرفین، صورتجلسه را آماده و طرفین امضاء کردند تا به موضوع مهریه رسیدگی بیشتری شود.
انتهای پیام/
 

خبرگزاری فارس: با تغییر زندگی‌ از سنتی به صنعتی خانواده‌ ایرانی دستخوش ناملایمات مدرنیته قرار گرفته و ترویج فرهنگ زندگی در خانه‌های مجردی خطری برای این حریم محسوب می‌شود.
 

در جامعه سنتی ایران، خانواده از واحدهای بنیادین جامعه و خانه محور اصلی یکپارچگی افراد به حساب می‌آمد به همین دلیل سابق بر این در طراحی و ساخت خانه به ارزش‌های بنیادین خانواده توجه خاصی می‌شد به گونه‌ای که مفهوم خانه بسیار گسترده‌تر از مکان خصوصی محض بود و خانه حریمی مقدس بود که باید از دید نامحرم محفوظ می‌ماند.

ورودی خانه معماری خاصی را برای تأمین اهداف و حفظ سنت‌ها به خود اختصاص می‌داد و نسبت به نیازهای اهل خانه و سبک زندگی دقت لازم در به کارگیری مصالح و طراحی‌های آن صورت می‌گرفت به عنوان مثال برخی اصولی که باید در طراحی ورودی خانه مورد توجه قرار می‌گرفت عبارت بود از حفظ حریم خانه ، اجازه ورود طی فرآیندی تدریجی، فرآیند ورودی که بیانگر تواضع بود، کنترل ورود غیر مستقیم و نهایتاً نمای خانه در محله متمایز بود.

تمامی این فرایندها نشان‌دهنده ارزشی بود که به کانون خانواده و اعضای آن داده می‌شد اما رفته رفته با تغییر خانواده از قالب گسترده به هسته‌ای و تبدیل سبک زندگی از سنتی به صنعتی، بافت معماری ایرانی نیز تحت شعاع قرار گرفت و خانه ایرانی نیز دستخوش ناملایمات مدرنیته قرار گرفت؛ فاصله گرفتن از آداب و سنن راه را برای الگوهای غربی هموار کرد و به جای حفظ و نگهداری از فرهنگ اصیل ایرانی و روابط سالم خانوادگی، دلباخته رنگ و لعاب‌های فرهنگ بیگانه و نوظهور غربی‌ها شدیم.

حتی برای از دست دادن ارزش‌ها و سنت‌های اصیل ایرانی ، سرعتی چند برابر تکنولوژی روز را به کار بستیم به گونه‌ای که برخی از ما با ژست روشن‌فکری باورها و اعتقاداتمان را به سخره گرفته و سعی بر مدفون کردن آنها کردیم.

رؤیت خانه‌های قدیم ایرانی گویای جذابیت و آرامش خاطر برای اعضای خانواده قلمداد می‌شود؛ خانه‌هایی که با عبور از هشتی به حیاط بیرونی و از طریق راهرویی طویل به حیاط اندرونی راه می‌یافت و این نوع طراحی که مانع از دید مستقیم از حیاط بیرونی به حیاط اندرونی می‌شد؛ آئینه تمام‌نمای حجب و حیای ایرانی بودن را بیان می‌کرد.

تردیدی در این نیست که با رشد صنعت، جمعیت و فضای زیادی که این سبک خانه‌ها به خود اختصاص می‌دادند، نوع و سبک معماری تغییر پیدا نکند اما ما نیز همت مضاعف گماشته و گام را در مسیری برداشتیم که جز ویرانی اصالت‌های ایرانی خودمان فرجامی نخواهد داشت.

محدودیت اراضی قابل ساخت، افزایش بهای زمین‌های مرغوب، افزایش هزینه‌های ساخت، بُعد غیر قابل پذیرش مسافت و ترددهای لازم روزانه، مشکلات ارائه خدمات، توسعه شبکه‌های خدماتی مانند خیابان، آب و برق و سایر تصمیم‌های سیاست‌گذاری‌های خرد و کلان موجب رشد عمودی شد از این رو شاهد الگوی دیگری از غرب، بی‌آنکه با فرهنگ شهرنشینی گذشته همخوانی و انطباق کافی داشته باشد، به همت فرنگی‌مآب‌های پایتخت برگزیده شد.

نخستین گامی که می‌توانست حریم‌ خانه ایرانی را بشکند ایجاد آشپزخانه‌های اوپن بود که به دلیل پنداشتن نوعی کلاس، متقاضی آن شدیم که زن‌هایمان در محلی که باید با آرامش و به‌راحتی آشپزی کنند در جلوی دید انظار قرار بگیرند و سبک و سیاق خانه‌ را به بیان اینکه مد روز این را می‌پسندد، آرایش دادیم؛ به بیان دیگر با آن خانه‌هایی که درهای ورودی دو لنگه چوبی داشتند فرسنگ‌ها فاصله گرفته‌ایم (هر لنگه کوبه‌ای داشت؛ زن‌ها حلقه‌ای که صدای زیر داشت را به صدا درآورده و مردها کوبه چکشی شکل که صدای بمی داشت را به صدا درمی‌آوردند).

نهایتاً فرهنگ مخرب تک زیستی که تیری بر نهاد خانواده پرتاب کرده است در قالب زندگی‌های مجردی به جامعه ایرانی نیز ورود پیدا کرد که به دلایل مختلف از جمله نفوذ با شتاب فرهنگ غرب از طریق تکنولوژی روز، شکاف نسلی، تأخیر در سن ازدواج و در این میان بی‌توجهی مسئولان امر، عدم استقبال جوانان از تشکیل خانواده، افزایش آمار طلاق، زندگی ماشینی و خلأ معنوی و اعتقادی به وجود آمده است بنابراین همه این عوامل دست به دست هم داده و شرایطی را فراهم ‌ساخته‌اند تا تجردگرایی در بین جوانان ایرانی نیز گسترش پیدا کند.

هم اکنون تب تند استقلال در قالب خانه‌های مجردی روند رو به رشدی را داراست که علاوه بر پایتخت به مراکز استان‌ها نیز کشیده شده است و پیامد آن زنگ خطری برای فروپاشی نهاد خانواده است که متأسفانه به دلیل رشد زیرزمینی و عدم دغدغه مسئولان فرهنگی آمار مشخصی در دست نداریم.

تفکر تجردگرایی معضلاتی را به همراه می‌آورد که امروزه اروپا و غرب با آن دست و پنجه نرم می‌کند؛ ایجاد ارتباطات نامشروع و ناصحیح، به جا ماندن فرزندان نامشروع و هزاران معضلات روحی و فرهنگی که جامعه غرب را با بحران هویت مواجه کرده است بنابراین گرفتار شدن جامعه ما نیز به بحران هویت محقق شدن اهداف دشمنان است چرا که وقتی هویت ایرانی و اسلامی کشومان از دست برود زمینه‌های تسلط آنان بر کشور فراهم می‌شود.

هم‌اکنون رواج تفکر تجردگرایی، غرب را با پوچی مواجه کرده است به گونه‌ای که هویت‌های نامعلوم اعتبار جامعه غرب را زیر سؤال می‌برد بنابراین بحرانی شدن این موضوع برنامه‌ریزان غربی را واداشته تا تمام تلاش خود را برای احیای نهاد خانواده به کار بندند.

از این رو دشمنان با توجه به کینه‌ورزی‌های همیشگی خود نسبت به جامعه و مردم ایران درصدد تخریب روابط اجتماعی ایران برآمدند و خانواده ایرانی که عنصر مهر و الفت در سراسر جهان قلمداد می‌شود را مورد هجمه خود قرار داده‌اند در این میان از تمام توان، انرژی و سرمایه‌ خود بهره برده تا جوان ایرانی را در گرداب بی‌هویتی که نمادی از جامعه خودشان است، گرفتار کنند.

بنابراین جای تأمل است تا مسئولان امر خصوصاً آن دسته از مسئولانی که نهادهای فرهنگی کشور را در دست دارند، توجه بیشتری نسبت به توانمندی‌های بالقوه جوان ایرانی داشته باشند و برای این معضل رو به رشد در جامعه فکری اساسی بیندیشند.
 

رئیس مرکز تحقیقات ارتوپدی دانشگاه شهید بهشتی:
"لگن" جمجمه دوم بدن انسان است

خبرگزاری فارس: رئیس مرکز تحقیقات ارتوپدی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، شایع‌ترین علت شکستگی لگن را تصادفات سنگین جاده‌ای در کشور خواند و گفت: لگن جمجمه دوم بدن انسان است، زمانی که لگن دچار شکستگی می‌شود اعضای حساس داخلی صدمه می‌بینند.
 

به گزارش خبرگزاری فارس، مرتضی کاظمی، در جاشیه برگزاری جلسه ماهیانه انجمن جراحان ارتوپدی ایران، اظهار داشت: لگن جمجمه دوم بدن انسان است، زمانی که لگن دچار شکستگی می‌شود اعضای حساس داخلی صدمه می‌بینند.

این استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با بیان اینکه امکانات ما در کشور برای درمان این نوع خاص از تروما کافی نیست، گفت: عروقی که در لگن قرار دارند، از شریان‌های اصلی بدن هستند که با شکستن لگن و پاره شدن این عروق، خون زیادی از بدن خارج شده و همین عامل می‌تواند باعث مرگ مصدوم شود.

رئیس مرکز تحقیقات ارتوپدی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اضافه کرد: کمک به این گونه از افراد حادثه دیده، به یک تیم چند تخصصی قوی و تجهیزات نیاز دارد.

این متخصص ارتوپدی همچنین تأکید کرد: اگر تیم امداد و نجات، حرفه‌ای باشد، با تشخیص صحیح، به موقع و در عرض 10 تا 15 دقیقه فردی که دچار شکستگی لگن شده است را به مراکز تخصصی می‌رساند.

کاظمی شگستگی مهره‌ها و جمجمه را نیز در ردیف شکستگی‌های حیاتی و اورژانسی معرفی کرد و گفت: شکستگی مهره منجر به قطع نخاع و شکستگی جمجمه و گردن، موجب مرگ می‌شود.
انتهای پیام/
 

آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان درآستان جانان و آدرس astan.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان